Teleology (Descartes)
غایتشناسی (در فلسفهی دکارت):
مفهوم غایت یا فعل معطوف به هدف بخشی از نظریهی علل در نزد ارسطو بود. از منظر او، چهار گونه علت متمایز وجود دارد: علتهای (۱) صوری؛ (۲) مادی؛ (۳) فاعلی و (۴) غایی. مفهوم غایت یا فعل معطوف به هدف در ذیل گونهی چهارم قرار میگیرد. دکارت صریحا منکر آن بود که ما هیچوقت قادر باشیم علل غایی یا اهداف اشیاء طبیعی را بشناسیم، علت غایی یا هدف کل جهان که دیگر هیچ.
او در تأمل چهارم کتاب «تأملات» میگوید در پرتوی عظمت، در-ادراک-نگنجیدنی-بودن و عقلِ نامتناهیِ خدا «من جستوجوی متعارف علل غایی در طبیعیات را بالکل بیهوده میدانم...». در پاسخ پنجم کتاب «اِشکالها و پاسخها» او میگوید که پییر گاسندی، نگارندهی مجموعه اِشکالات پنجم، استدلالها در دفاع از مفهوم یک علل غایی را با استدلالهایی که بهتر است دفاع از مفهوم یک علت فاعلی قلمداد گردند، خلط کرده است. باوجوداین، دکارت عرصهای را برای علت غایی روا داشته است. او در رسالهی «اخلاق» میگوید «... آنجا که ما اغلب بهدرستی حدسها را به کار میبندیم، چهبسا بهراستی صواب باشد که گاهی بکوشیم حدس بزنیم که خدا در ادارهی امور جهان چه مدّنظر داشته است؛ اما در طبیعیات که همهچیز باید مستظهر به قویترین ادلّه باشد، چنین حدسیاتی بیثمرند».
منبع:
Smith Kurt. 2015, G, The Descartes Dictionary, Bloomsbury, p. 74-75.