Principle of double effect


اصل اثر دوگانه:

طبق این اصل، دست‌کم برخی اَفعالی که هم آثار نیک دارند و هم آثار بد جایزند. جایزبودن آنها دو شرط دارد: نخست اینکه آثار بدِ افعالْ، به‌رغم قابل‌پیش‌بینی‌بودن، عمدی نباشد، و دیگر اینکه آثار نیکی که حاصل شده‌اند به‌منزله‌ی یک نتیجه‌ ‌از آثار بد حاصل نشده باشد. (فعلی که معطوف به یک غایت خیر باشد فی‌نفسه فعلِ خطا نیست). برای مثال، در جنگ اخلاقا لازم است که ما (الف) بکوشیم به غیرنظامیان آسیب نزنیم و (ب) نکوشیم به غیرنظامیان آسیب بزنیم. اما ما چه‌بسا مطلع باشیم که یک حمله‌ی خاص که برایش توجیهی وجود دارد به غیرنظامیان (بدون ‌تردید اما غیرعمد) آسیب خواهد زد. در مواردی که ما در استفاده از قوه‌ی قهریه‌ی مرگبار موجه‌ایم، کشتن غیرنظامیان وسیله‌ی شکست‌دادن دشمنی نیست که در حمله به او موجه‌ایم. تناسب نیز در اینجا موضوعیت دارد. فعلی که آثار قابل‌پیش‌بینی‌اش بالقوه قابل‌ملاحظه است چه‌بسا موجه نباشد، اگر فی‌‌المثل منافع تاکتیکی‌اش، در جریان لشکرکشی، اندک باشد. اما یورش به یک هدف به‌طریقی که تلفات غیرنظامی‌اش قابل‌پیش‌بینی باشد، ممکن است فی‌نفسه ناصواب نباشد، اگر که این یورش به‌مثابه‌ی یک عنصر سرنوشت‌ساز در یک حمله‌ی اخلاقا موجه به یک متجاوز ستم‌پیشه موجه باشد. این اصل هم از حیث صورت‌بندی و هم از حیث توجیه کانون مناقشات قابل‌ملاحظه‌ای بوده است—خاصّه در شرایط سقط جنین به‌منزله‌ی بخشی از یک عملیات پزشکی، اُتانازی و دیگر مسائل اخلاق پزشکی.

منبع:

Jacobs, Jonathan. A, 2005, Ethics A-Z, Palgrave, Macmillan, P. 36.