No-miracles argument


استدلال معجزه‌نبودن پیشرفت علم:

استدلال مهم و مناقشه‌برانگیزی است در دفاع از واقع‌گرایی علمی. این استدلال به استدلال نهایی به نفع واقع‌گرایی نیز مشهور است. استدلال معجزه‌نبودن پیشرفت علم مبتنی بر ادعای هیلری پاتنم است. او می‌گوید که واقع‌گراییْ «یگانه فلسفه‌ی‌ علمی است که پیشرفت علم را یک معجزه قلمداد نمی‌کند». انواع مختلف این استدلال را می‌توان در نوشته‌های پیر دوئم و هانری پوانکاره، و متأخرتر از آنها، اسمارت و گراور مکسول، یافت. بوید و سیلوس این استدلال را به استدلالی له واقع‌گرایی تبدیل کردند که مبتنی بر استنتاج از راه بهترین تبیین است. اهمیتی ندارد که این استدلال دقیقا چگونه صورت‌بندی شود، لب‌ّ مطلب این است که توفیق نظریه‌های علمی و خاصّه توانایی آنها در پیش‌بینی‌های بدیع باور به تزهای زیر را تسهیل می‌کند: (1) نظریه‌های علمی را باید واقع‌گرایانه تفسیر کرد و (2) نظریه‌های علمی‌ای که‌ واقع‌گرایانه تفسیر شده‌اند تقریبا صادق‌اند. بر اساس فهم واقع‌گرایانه از نظریه‌ها، از نظریه‌ها باید پیش‌بینی‌های بدیع و موفقیت‌های تجربی راستین را انتظار داشت. منتقدان استدلال معجزه‌نبودن پیشرفت علم مدعی‌اند که این استدلال در مواجهه با ضدّ‌واقع‌گرایان به مصادره به مطلوب دچار می‌شود، زیرا متکی به استنتاج از راه بهترین تبیین است، شیوه‌ای از استدلال که اعتبارش محل تردید است. آنها همچنین مدعی‌اند که استقرای بدبینانه استدلال معجزه‌نبودن علم را از اعتبار می‌اندازد.

منبع:

Psillos Stathis, 2007, Philosophy of Science A-Z, Edinburgh University Press, p. 166