Judgment
حکم، داوری، قضاوت
معمولا مقصود از «حکم» کنش صدور حکم است. استعمال دیگر آن که کمتر معمول است به گزاره یا محتوای یک کنش صدور حکم دلالت دارد. لیکن چهبسا کنشهای صدور حکم، توسط افراد مختلف در زمانهای مختلف اما با محتوای واحد، یک حکم واحد شمرده شود (برای مثال، اگر من و شما حکم کنیم که علف سبز است). اینکه منطق با کنشها سروکار دارد یا با محتواها اساسا محل مناقشه بوده است. ایدئالیستها و پراگماتیستها کنشها را ترجیح میدهند و منطقدانان صوری محتواها را. حکم اغلب با باور یا با شکلگیری باور یکی گرفته شده است، اما باور یک حالت (state) یا تمایل (disposition) است و نه یک کنش. البته خودِ حکمها/قضاوتها نیز گاهی در عبارتهایی همچون «به حکم/به قضاوت من ...» یا «شخص اهل قضاوت» معنایی ناظر به تمایل دارند. حکمها/قضاوتها/داوریها، هم در معنای کنش و هم در معنای محتوا، گاهی به مواردی محدود میشوند که در آن یک ارزیابی یا سنجش مدّنظر است. برای مثال احکام اخلاقی چهبسا با تقریرهای ناظر به واقع برابرسنجی شوند.
منبع:
Lacey, Alan. (1996). Judgment. A Dictionary of Philosophy, Routledge