Intentional forms


صُوَر التفاتی:

صورت التفاتی (به لاتین  species intentionalis) یکی از مفاهیم کلیدی در تبیین متعارف ادراک حسی در نزد مدرسیون بود. اوستاکیوس سانکتو پائولو که آثارش را دکارت در جوانی خواند، تعریف زیر را از این مفهوم به دست داده است: «یک صورت التفاتی یک نشانه‌ی صوری از چیزی است که در نزد حواس ظاهر شده است یا کیفیتی است که از اشیاء منتقل می‌گردد و وقتی توسط حواس دریافت گردید واجد قوه‌ی بازنمایی خواهد شد... برای مثال، وقتی چشم‌ها یک رنگ را از دور می‌بینند، نگاره‌ای از رنگ را دریافت می‌کنند، این نگاره کیفیتی است که توسط هوا از خود رنگ انتقال یافته است و وقتی در حس باصره دریافت می‌گردد واجد توانایی بازنمایی رنگ خواهد شد». اساسا مفهوم «صور التفاتی» مفروض گرفته شده تا تبیین کند حواس چگونه قادرند اطلاعاتی راجع‌به اشیاء دریافت کنند، بی‌آنکه شیء در واقع امر وارد اندام‌های حسی شود (بنابراین در اینجا صحبت از انتقال «صورت» است و نه محتوا). لیکن ابهامات مندرج در چنین تبیینی در ابتدای قرن هفدهم زیر فشار انتقادات سرسختانه‌ای قرار گرفت، ازاین‌رو پی‌یر گاسندی به‌جایش یک شرح نواپیکوری را پروراند. براساس این شرح، این اتم‌ها هستند که از سوی شیء به چشمان فرد ناظر منتقل می‌شوند. خود دکارت نیز از تصور مَدرسی «تصاویر کوچکی به نام «صور التفاتی» که از طریق هوا به پرواز درمی‌آیند و ذهن فیلسوفان را این‌چنین به خود مشغول داشته‌اند» بالکل ناخرسند بوده است و گویا او شرح نواپیکوری را بیشتر ترجیح می‌داده است. دکارت در مکاتبه با گاسندی می‌گوید، گرچه عمل «فاهمه‌ی محض» به هیچ تصویر جسمانی‌ای نیاز ندارد، لیکن در تخیّل و احساس «ما به نگاره‌ای نیاز داریم که یک جسم واقعی باشد، نگاره‌ای که خود ذهن معطوف به آن می‌شود، ولواینکه آن را دریافت نکرده باشد».

 

منبع:

Cottingham John. 1993, G, A Descartes Dictionary, Blackwell, p 94.
(ارجاعات داخل متن نیز در منبع فوق در دسترس است)