Eternal return
رجعت ابدی:
رجعت ابدی این آموزه است که رخدادهایی واحد، با ترتیبی واحد و مشتمل بر اشیائی واحد، بیشماربار در گذشته واقع شدهاند و بیشماربار در آینده واقع خواهند شد. این آموزه که خاصّه به نیچه و رواقیون نسبت داده میشود، آنتیتز آن دیدگاههای فلسفی و دینی است که مدعیاند سامانِ جهان همتا ندارد، جزئا سرشتی امکانی دارد و به هدفی معطوف است. رواقیون رجعت ابدی را نتیجهی فعل مُدام الهی تفسیر میکنند، فعلی که اصول علّی استثناناپذیر را به یک طریقهی والای عقلانی و قَََدَری به جهان بارمینهد. این جهان، که بهترینِ جهانهای ممکن است، فقط میتواند بیپایان تکرار شود. رواقیون توضیح نمیدهند که چرا بهترینِ جهان نمیتواند جاودانه باشد و لزومی بر تکرارش نباشد.
معلوم نیست که نیچه رجعت ابدی را بهمثابهی یک آموزهی جهانشناختی بیان کرده است یا چونان یک آزمایش فکری که طراحی شده است تا فرد را با اصالت زندگی خویش مواجه کند: آیا فرد بر اصالت این زندگانی گواهی میدهد، حتی اگر مأمور شود بارها آن را از نو بزید؟
تفسیر هر چه که باشد، روایت نیچه، همچون روایت رواقیون، بر انعطافناپذیری و برهمکنش جبری همهی چیزها و رخدادها پای میفشرد، اما نیچه، بهخلاف رواقیون، مشیّت الهی را منکر است.
منبع:
Audi, Robert. (2015). The Cambridge Dictionary of Philosophy, Cambridge University Press, p. 327.