Epiphenomenalism


هم‌آیندگرایی/شبه‌پدیدارگرایی/پِی‌پدیدارگرایی:

هم‌آیندگرایی/شبه‌پدیدارگرایی/پِی‌پدیدارگرایی این دیدگاه فلسفی است که امور ذهنی فرآورده‌های جانبیِ به‌لحاظ علّی بی‌اثرِ فرآیندهای مغزی—یا هم‌آیندهای فرآیندهای مغزی—هستند. پدیده‌‌های ذهنی گرچه معلول فرآیندهای مغزی‌اند، اما خودشان علّت هیچ رخدادی نمی‌توانند باشند. هم‌آیندگرایی در اواخر قرن نوزدهم سربرآورد، هنگامی‌که کفایت علّی امور فیزیکیْ یافتن جایی برای یک ذهن آگاه، به‌سیاق دوگانه‌انگاری جوهری دکارت، را دشوار کرده بود. شادوُرث هاجسون، ویلیام کینگدان کلیفورد، هنری مودزلی و تامس اِیچ‌. هاکسلی مدافع این دیدگاه بودند. هاکسلی آگاهی را با سوت لوکوموتیو بخارِ در حال کار مقایسه می‌کرد، یعنی با پدیده‌ای که هیچ اثر علّی‌ای بر دستگاه‌ها نداشت. هم‌آیندگرایی اما مثال‌‌های نقض فراوانی نیز دارد. هم‌آیندگرایی مستلزم آن است که درد موجب نشود ما روی در هم کشیم، هیچ فعل قصدمندی ممکن نباشد و رخدادهای ذهنی نتوانند متعلَّق حافظه و معرفت واقع شوند. گذشته‌از‌آن، همچنانکه ویلیام جیمز متذکر شده است، این دیدگاه با نظریه‌ی تکامل نیز ناهمساز است: اصلا چرا رخدادهای ذهنیِ آگاهانه دچار تکامل شده‌اند؟
هم‌آیندگرایی کلاسیک در ذیل قلمروی فیزیکالیسم نیز قرار نمی‌گیرد. زیرا رخدادهای ذهنی را با رخدادهای مغزی این‌همان نمی‌انگارد. اما از دهه‌ی 1980 این واژه به‌ معنایی قدر متفاوت‌تر استعمال شده است، به‌ویژه در کاوش‌های یگانه‌انگاری بی‌قاعده و فیزیکالیسم ناتقلیل‌گرا و هنگامی‌که موضوع بحث کارایی علّی خصایص ذهنی است. امروز هم‌آیندگرایی بیشتر در کاوش‌های راجع‌به «اراده‌ی آزاد آگاهانه» و آگاهی پدیداری مورد بحث قرار می‌گیرد.

منبع:

Rakova Marina, 2006, Philosophy of Mind A-Z, Edinburgh University Press, p. 59