A priori
پیشین، پیشینی، ماتقدّم، ماقبل تجربه، مستقل از تجربه: واژهای است مهم در معرفتشناسی از قرن هفدهم تاکنون. واژۀ «پیشینی» نوعا به گونهای معرفت یا حکم دلالت میکند که به شواهد و جوازهای عقلی برآمده از تجربۀ حسی وابسته نیست. سخنگفتن از یک صدق پیشینی معمولا شیوهای کوتاه برای سخنگفتن از صدقی است که مستقل از شواهد حاصل تجربهی حسی قابلدانستن یا توجیهپذیر است. معرفت پیشینی در تقابل با معرفت پسینی—یعنی معرفتی که مستلزم شواهد برآمده از تجربهی حسی است—قرار دارد. معرفت پسینی، اگرکه بهنحو موسعی تحدید شود، معرفت تجربه-بنیاد است و معرفت پیشینی یک معرفت غیرتجربی است. نمونههای شاخص صدقهای پیشینی صدقهای ریاضیاند، حالآنکه مثالهای شاخص صدقهای پسینی صدقهای علوم طبیعیاند.